كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

مردى كه مالك زمينهاى زراعى هست با جمعى از كشاورزان توافق كردند كه اصلاح زمين و زراعت آن و چيزهايى كه مربوط به زراعت است به عهده آنها باشد در مقابل قسمتى از زمين براى هر فردى از آنها باشد و اين توافق ميان آنها در حدود سى سال پيش بود و مالك زمين وفات كرد همسرى داشت كه سهم آن را به او مى دادند و پس از زمانى كه از پنج سال بيشتر نمى باشد همسر آن هم وفات كرد، و ديگر براى مرد و همسرش وارثى تا به حال پيدا نشده است و كشاورزان در طول اين مدت در سهم آن مالك بدين سان تصرف مى كردند كه سهم آن را در ترويج شعائر حسينى خرج مى كردند و طعام مى پختند به نام امام حسين (عليه السلام) و مى دادند، و در اين حال اين سؤالات را از حضرتعالى مى نماييم: 1 ـ آيا معامله مزبور صحيح است يا نه؟ 2 ـ سهم مالك به كدام شخصى در اين وقت داده شود؟ 3 ـ آيا تصرفاتى كه در طول اين مدت در سهم مالك شده است شرعى است يا نه؟

1 ـ معامله مذكور صحيح است. 2 ـ سهم مالك در نزد تصرف كنندگان در زمين براى صاحب آن و يا وارث آن امانت مى ماند و واجب است كه بطور جدّى از آنها جستجو شود و لازم است كه سهم آنها به صورت چيزى كه قيمت آن باقى مى ماند همانند طلا و يا پول معتبر نگهدارى شود. 3 ـ تصرفاتى كه ذكر گرديده است شرعى نمى باشد و آنان به مال مزبور ضامن هستند و ذمّه آنان مشغول است به آن تا اينكه وارث را پيدا نموده و رضايت آن را جلب نمايند.

برخى در انگلستان اشياء پر بها را به ارزانترين قيمت مى فروشند، به طورى كه مشترى احتمال قوى مى دهد كه اينها دزديده شده است، آيا با علم به دزدى و يا باظنّ قوى به دزدى شدن آنها از مسلمان يا كافر مى توان خريد؟ و آيا فروشنده مسلمان باشد يا كافر باشد تفاوتى دارد يا نه؟

خريدن آن جايز است مگر اينكه يقين كند كه آن را از كسيكه مالش محترم است دزديده اند، و يا دليلى باشد بر اين، به طورى كه صاحبان عقل به احتمال مالك بودن شخصى كه مال در دستش هست اعتنا نمى كنند.